طراح حرفه ای سازه



ممان اینرسی چیست؟

همانطور که می دانید محاسبه‌ ممان اینرسی یا گشتاور دوم سطح یکی از محاسبات مفهومی و پایه ای  در طراحی سازه است. ما با استفاده از یک فرمول و روش های متفاوت می توانیم ممان اینرسی  مقاطع مختلف از جمله ممان اینرسی مثلث و مستطیل را بدست آوریم.

در این مقاله جامع ابتدا با بیانی ساده مفهوم ممان اینرسی را بیان می کنیم سپس به محاسبه‌ی ممان اینرسی مقاطع مختلف مانند مستطیل، مثلث و مقاطع مرکب با استفاده از دو روش انتقال و دوران می پردازیم.

 

ممان اینرسی چیست؟

در سازه، یکی از مهم‌ترین نیروهایی که به هر عضو، مانند تیرها، وارد می‌شود ممان یا لنگر است.

در نتیجه عضو باید به گونه‌ای طراحی شود که در مقابل این لنگرها مقاومت مناسبی داشته باشند.

از این رو، یکی از مهم‌ترین راه‌ کارها برای طراحی اعضای خمشی، افزایش ممان اینرسی مقطع آن‌ها می‌باشد تا در مقابل خمش مقاومت نمایند.

محاسبه ممان اینرسی به کمک فرمول آن

ممان اینرسی یک سطح، از حاصل‌ضرب مساحت‌ المان‌ های کوچک (dA)، در مجذور فاصله‌ی آن‌ ها تا تار خنثی (y2) به دست می‌آید.

فرمول ممان اینرسی

 

 

در شکل زیر، مشاهده می‌شود که مقطع به المان‌های کوچک تقسیم شده است.

برای محاسبه‌ی ممان اینرسی کل مقطع، مساحت هر المان A، در d2 ضرب خواهد شد.

 

نحوه محاسبه‌ ممان اینرسی

تقسیم شکل به المان‌های دیفرانسیلی (کوچک) جهت محاسبه‌ ممان اینرسی

 

در ادامه، این فرمول را می‌توان در محاسبه‌ ممان اینرسی مقاطع پرکاربرد استفاده نمود.

به عنوان مثال، ممان اینرسی مستطیل و ممان اینرسی مثلث در بخش بعد محاسبه شده است.

 

محاسبه‌ ممان اینرسی مستطیل

ممان اینرسی را می‌توان برای محورهای مختلف محاسبه نمود.

در شکل زیر دو محور اصلی مقطع (محورهای x و y) نشان داده شده‌اند.

 

محاسبه ممان اینرسی مستطیل

 

برای محاسبه‌ی ممان اینرسی مستطیل حول محور x به صورت زیر عمل می‌نماییم:

 

فرمول ممان اینرسی

 

 

 

 

به همین ترتیب در صورتی که ممان اینرسی را حول محور y هم محاسبه نماییم این مقدار برابر با Iyy = (hb3)/12 خواهد بود.

همان‌طور که مشاهده می شود بٌعد ممان اینرسی طول به توان چهار است.

محاسبه‌ ممان اینرسی مثلث

یکی دیگر از شکل‌های پرکاربرد که می‌توان ممان اینرسی آن را محاسبه نمود مثلث است.

در ابتدا ممان اینرسی حول محوری افقی عبوری از مرکز سطح (محور c-c) محاسبه می‌شود:

 

 

محاسبه ممان اینرسی مثلث

 

 

 

فرمول ممان اینرسی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با استفاده از همین روش و انتگرال‌گیری حول محورهای مختلف می‌توان ممان اینرسی را محاسبه نمود.

در ادامه ممان اینرسی حول محور عبوری از ضلع BC محاسبه شده است.

 

 

 

محاسبه ممان اینرسی مثلث با زبانی ساده

 

 

فرمول ممان اینرسی

 

 

 

 

 

 

ممان اینرسی حول محور عبوری از ضلع BC:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

با توجه به محاسبات فوق می‌توان به این نتیجه رسید که محاسبه‌ی ممان اینرسی حول محورهای مختلف از طریق انتگرال‌گیری چندان ساده نبوده و احتیاج به صرف وقت و دقت فراوانی می‌باشد، به همین دلیل بسیاری از مهندسین، ممان اینرسی اشکال اصلی را حول محورهای مهم آن به خاطر می‌سپارند.
در جدول زیر ممان اینرسی برخی اشکال مهم حول محورهای اصلی آن‌ها قابل مشاهده است.

 

فرمول ممان اینرسی برخی اشکال مهم

 

منابع:

محاسبه ممان اینرسی


طراح حرفه ای سازه

فونداسیون چیست؟

فونداسیون از اولین مراحل هر ساختمانی هست.برای ساخت فونداسیون باید مراحل مختلفی را طی بکنیم. تمام وزن ساختمان از اسکلت به ستون و از ستون به فونداسیون منتقل می شود.

وبگردی،اقتصاد،صنعت،آسمونی،فونداسیون چیست؟

 

ساخت اسکلت از روی فونداسیون

برای اجرای اسکلت فی ساختمان ابتدا باید مهندس ناظر از قدرت تحمل زمین برای تحمل وزن ساختمان اطمینان حاصل کند.

برای این کار از خاک های طبقات مختلف زمینی که قرار است روی آن ساختمان سازی انجام بشود

نمونه برداری می کنند و نمونه ها را به آزمایشگاه می فرستند.

نتیجه ی نمونه یک عدد است.این عدد معمولا نزدیک به یک کیلوگرم بر سانتیمتر مکعب هست.

بر اساس این این عددباید برای پی سازی حجمی از زمین را بکنیم.

هرچه این عدد کوچکتر باشد حجمی که می کنیم بزرگ تر است؛

و هرچه این عدد بزرگتر باشد حجمی که می کنیم کوچکتر است.

بعد از خاک برداری باید سطح خاک را با “بتن مگر” بپوشانیم تا سطح زمین و ساختمان از یکدیگر جدا شوند.

بتن مگر بتنی  با عیار سیمان کم (حدود 150 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) است.

پس از بتن ریزی باید سطح بتن ریزی شده را با استفاده از شلنگ تراز و یا دوربین نیوو تراز کنیم.

سطح بتن را باید با ملات صاف کنیم.سپس نوبت به آرماتور بندی می رسد.

آرماتور بندی باید دقیق و طبق محاسبه انجام شود.پس از آرماتور بندی فونداسیون نوبت به قالب بندی می رسد.

برای این کار از قالب های چوبی و فی و…استفاده می شود.

داخل این قالب هارا باید چرب کنید که به راحتی جدا شوند.

قالب های فی و چوبی باید سطوح صاف با ضخامت حد اقل 5/2 سانتیمتر باشند.

قالب های آجری باید با ماسه سیمان جرز گیری بشوند تا از خروج شیره بتن جلو گیری کنند.

فاصله میلگرد های آرماتور بندی تا سطح آزاد بتن نباید از 4 سانتیمتر کم تر باشد.

حال نوبت به بتن ریزی می رسد.بتن باید سطح تحمل زیادی داشته باشد.

زیرا وزن ساختمان به بتن انتقال داده می شود.برای پیدا کردن سطح تحمل بتن نمونه کوچک استوانه ای یا مکعبی بتن را تهیه کرده و به آزمایشگاه می فرستیم. قبل از بتن ریزی بتن باید خوب هم بخورد.

بتن را از بالا و با فاصله ی زیاد نریزید.

هر لایه بتن باید ویبره شود تا هوای داخل آن خارج شود.

برای جلوگیری از ترک خوردن باید هرلایه از بتن به اندازه ی کافی مرطوب باشد.

پس از سفت شدن بتن قالب ها را بر می داریم.حالا فونداسیون آماده است و نوبت به نصب ستون ها روی فونداسیون می رسد.

برای این کار ابتدا باید بیس پلیت ها را آماده کنیم.

بیس پلیت ها صفحه هایی برای اتصالات ستون اسکلت به بتن هستند.

برای اتصال بیس پلیت مکان های دقیق و محاسبه شده ای تعیین می شود.

بیس پلیت باید کاملا هموار بر روی بتن قرار بگیرد برای این کار چاله ها و ناهمواری های بتن را با ماده ای به نام گروت پر می کنند.

 

منابع:

تبیان


طراح حرفه ای سازه

وال پست کلافی است که در طول های مشخص برای یکپارچه عمل نمودن دیوار بکار می رود. این وال پست ها سبب درگیری دیوار با اسکلت و در نتیجه استحکام دیوار خواهد شد. همان گونه که از نامش پیداست نگهدارنده دیوار است.
این المان که معمولا به صورت یک تیر-ستون طراحی می گردد، در انتهای سالن های صنعتی و به طور کل فریم های با دهانه بالا که انتهای آن با دیوار پوشش می گردد، قرار می گیرد.
وظیفه وال پست ها انتقال نیروهای حاصل از باد و زله از دیوار به فریم می باشد.
که موجب عدم تخریب دیوار می گردد.

دسته بندی وال پست ها

  • وال‌پست عمودی
  • وال‌پست افقی

یک نمونه از اجرای وال ‌پست‌ های افقی و عمودی در شکل زیر مشاهده می‌شود:

 

اجرای وال پست (جزئیات اجرای وال پست)

اجرای وال پست

در واقع وال‌ پست یکی از المان‌ های غیر سازه‌ ای می ‌باشد که اجرای درست آن تأثیر فراوانی در کنترل خرابی دیوارها دارد. علیرغم اهمیت اجرای این المان در سازه‌ ها، اجرای وال‌ پست در سازه‌ های شهری در ایران پیشینه چندانی نداشته و تقریباً محدود به یک دهه‌ ی اخیر می‌گردد، اما با این حال همچنان در بسیاری از سازه‌ هایی که در کشورمان ساخته می‌شوند اجرای وال‌ پست یا انجام نمی شود و یا محاسبه و اجرای آن همراه با نقاط ضعف اساسی صورت می‌گیرد.

منابع:

اجرای وال پست


طراح حرفه ای سازه

نحوه اجراي ستون‌ها را مي‌توان در مراحل زير بيان كرد:
الف) آرماتوربندي ستون
ب) قالب‌بندي ستون
پ) بتن‌ريزي ستون
ت) درآوردن قالب
ث) آب‌دادن

اينك به شرح تنها یک قسمت از این مراحل اجرا که همان آرماتور بتندی ستون است می پردازیم.

 آرماتوربندي ستون
براي آرماتوربندي ستون مراحل زير انجام مي‌شود:
1. خم‌زدن ريشه ستون
2. انتقال خاموت‌ها از محل ساخت خاموت به محل ستون
3. جاگذاشتن خاموت‌ها در داخل ريشه ستون
4. انتقال ميلگردهاي طولي ستون از محل آماده‌شدن به محل ستون
5. مشخص‌كردن محل قرارگيري خاموت‌ها بر روي ميلگرد طولي با استفاده از گچ
6. بستن ميلگردهاي طولي ستون با ميلگرد ريشه هم‌قطر بوسيله سيم
7. انتقال خاموت‌ها به محل نشانه‌گذاري‌شده با گچ و بستن آن‌ها به ميلگرد
8. ديلم زدن
اينك هر كدام از عناوين گفته‌شده را توضيح مي‌دهيم.
1) خم‌زدن ريشه ستون:
ستوني كه بايد آرماتوربندي شود يا بر روي تراز پي قرار دارد يا بر روي ستون طبقه‌ پايين قرار گرفته است. براي اين كه ستون با پي در ارتباط باشد تعدادي از ميلگردها را به عنوان ميلگردهايي كه ميلگردهاي ستون بايد به آن‌ها پيوند زده شود در داخل پي قرار مي‌دهند اين ميلگردها را ريشه ستون در داخل پي گوييم. براي اين كه ستون طبقه بالا با ستون طبقه پايين در ارتباط باشد ميلگردهاي ستون طبقه پايين را تا ارتفاعي از كف طبقه بالا ادامه مي‌دهند و بعد ميلگردهاي ستون را به آن‌ها پيوند مي‌زنند.
از زمان اجراشدن اين ريشه تا زمان اجراشدن ستون به علت محيط كارگاه و جابه‌جايي انواع و اقسام وسايل در اين محيط و عوامل ديگر اين ريشه‌ها ممكن است از حالت و راستاي اوليه خود خارج شوند به همين دليل براي اجراي ستون اين ميلگردها بايد به راستاي اوليه خود بازگردند براي اين منظور عموماً با آچار F خم زده مي‌شوند يا ممكن است از لوله استفاده شود.
نحوه خم‌زدن به اين ترتيب است كه ميلگرد در داخل دهانه آچار F قرار مي‌گيرد و بسته به جهتي كه بايد تحت آن جهت دوران كند آچار F را اهرم كرده آچار F را در آن جهت دوران مي‌دهيم يا ميلگرد را درون لوله قرار مي‌دهيم و خم مي‌زنيم.
2) انتقال خاموت‌ها از محل ساخت خاموت به محل ستون
در محيط كارگاه يك فضا اختصاص به درست كردن خاموت‌ها دارد. در اين فضا ميلگردها خم زده مي‌شوند و به صورت خاموت درمي‌آيند براي اين منظور وسيله مخصوصي در محيط كارگاه ساخته مي‌شود اين وسيله عبارت است از يك تخته كه بر روي آن چند صفحه ميخ شده است و بر روي صفحات نيز ميلگردهاي كوچكي جوش داده شده‌ اند تعداد ميلگردها بر روي صفحه و همچنين فاصله صفحات از يكديگر به اندازه خاموت بستگي دارد.
محل احداث ستون با محل ستون ممكن است چند طبقه فاصله داشته باشد بعد از ساخته‌شدن خاموت‌هاي مربوط به يك ستون آنها به ريسماني كه قلابي به آن وصل است قرار مي‌دهند و به بالا مي‌كشند اين كار در چند مرحله صورت مي‌گيرد.
3) جاگذاشتن خاموت‌ها در داخل ريشه ستون
بعد از انتقال خاموت‌ها به محل ستون آنها در داخل ريشه جا گذاشته مي‌شوند. اين كار ممكن است با اعمال نيرو توسط ديلم يا چكش صورت گيرد تعداد خاموت‌ها را نقشه تعيين مي‌كند.
4) انتقال ميلگردهاي طولي ستون از محل آماده‌شدن به محل ستون
در محيط كارگاه يك فضا اختصاص به بريدن ميلگردها دارد بريدن ميلگردها به 2 روش صورت مي‌گيرد:
1- قيچي
2- به وسيله هوا
معمولاً براي بريدن ميلگردهاي خيلي نازك از قيچي استفاده مي‌شود.
براي بريدن ميلگردهاي با قطر بالا از هوا استفاده مي‌شود.
براي بريدن ميلگرد به اين صورت عمل مي‌شود:
از آنجايي كه كليه ميلگردهاي يك ستون و يا حتي كليه ستون‌هاي يك طبقه داراي يك ارتفاع هستند به همين دليل براي برش چندين ميلگرد را در كنار هم طوري قرار مي‌دهند كه ابتدا و انتهاي آن‌ها كاملاً در يك راستا باشد براي قرار دادن ابتدا و انتهاي ميلگردها در يك راستا از ضربه با چكش استفاده مي‌شود. سپس بسته به اندازه موردنياز ميلگردها را با گچ شماره‌گذاري مي‌كنند و سپس يكي‌يكي از محل نشانه گذاشته شده توسط گچ در داخل دستگاه قرار داده مي‌شوند و بريده مي‌شوند.
محل احداث ستون با محل برش ميلگردها ممكن است چند طبقه فاصله داشته باشد براي انتقال ميلگردها از يك ريسمان كه يك قلاب به يك سر آن وصل است استفاده مي‌كنند و آن را از مكان برش ميلگرد به ميلگرد مي‌بندند و يك نفر كه در محل ستون است ميلگرد را به بالا مي‌كشد و در كنار ستون قرار مي‌دهد.
5) مشخص‌كردن محل قرارگيري خاموت‌ها بر روي ميلگرد طولي با استفاده از گچ
براي اين كه مشخص شود خاموت بايد در چه محلي به ميلگرد طولي ستون پيوند زده شوند قبل از قراردادن ميلگردهاي طولي در ريشه محل قرارگيري خاموت‌ها را بر روي ميلگرد توسط گچ و با توجه به نقشه علامت مي‌زنند تا آرماتوربند بداند خاموت را بايد در چه محلي به ميلگرد طولي ببافد.
6) بستن ميلگردهاي طولي ستون با ميلگرد ريشه هم‌قطر بوسيله سيم
در اين مرحله يك نفر ميلگردهاي طولي را بلند مي‌كند و آن‌ها را در محل مربوط و در كنار ريشه مربوط قرار مي‌دهد و نفر ديگر با سيم ريشه و ميلگرد را به هم اتصال مي‌دهد.
7) انتقال خاموت‌ها به محل نشانه‌گذاري‌شده با گچ و بستن آن‌ها به ميلگرد
در اين مرحله خاموت‌ها يكي‌يكي بهه محل نشانه‌گذاري‌شده توسط گچ منتقل مي‌شوند براي اين كار از ديلم استفاده مي‌شود. يك نفر در كنار خاموت‌ها مي‌ايستد و براي جداسازي يك خاموت ديلم را در فضاي بين دو خاموت قرار مي‌دهد و با ديلم به بالا ضربه مي‌زند و بدين‌وسيله يك خاموت را از مجموعه خاموت‌هاي فشرده‌شده به هم جدا مي‌كند سپس اين خاموت با ديلم به محل نشانه‌گذاري‌شده توسط گچ منتقل مي‌شود و در آنجا توسط آرماتوربند به ميلگردها بسته مي‌شود.
 براي بستن خاموت به ميلگرد از 2 نوع گره استفاده مي‌شود.
1- گره پروانه‌اي
2- گره ساده
 گره پروانه‌اي در جايي استفاده مي‌شود كه ميلگرد در گوشه خاموت قرار گرفته باشد براي ساير ميلگردها از گره ساده استفاده مي‌شود.
 طريقه زدن گره پروانه‌اي به اين صورت است كه ابتدا نوك سيم را از كنار ميلگرد كه به طرف داخل ستون است عبور مي‌دهيم اگر سيم را از بالاي خاموت عبور داديم بايد نوك سيم از پايين ساق ديگر خاموت عبور كند سپس نوك سيم به طرف بالا خم زده شود به طوري كه رويه ميلگرد را بپيمايد سپس نوك سيم به محل اوليه كه از آنجا وارد ستون شد برده شود و از پايين گرفته شود سپس دو سر سيم توسط انبر به هم گره زده شوند.
 در مورد نحوه گره‌زدن با انبر ذكر اين نكته ضروري است كه به ازاي هر 2 بار گره‌زدن، انبر بايد به طرف انسان گره‌زننده كشيده شود يعني خود گره نيز بايد كشيده شود تا سيم فضاي خالي با ميلگرد نداشته باشد (سيم خود را آزاد نكند).
 براي بستن خاموت به ميلگرد از سيم استفاده مي‌شود اين سيم انواع مختلفي دارد نامگذاري سيم بر اساس قطر سيم صورت مي‌گيرد.
 محل گره سيم بايد فاقد هرگونه ضرب‌ديدگي و زخم باشد زيرا در غير اين صورت پس از بتن‌ريزي به علت فشار جانبي بتن گره پاره مي‌شود.
8) ديلم زدن
علي‌رغم خم‌زدن ريشه ستون در همان مراحل اوليه توسط آچار F موقعي كه بستن خاموت‌ها تمام شد باز ممكن است بين ريشه و ميگلرد هم‌راستايي وجود نداشته باشد زيرا در مرحله اول تنها يك گره بين ميلگرد و ريشه زده مي‌شد. در اين مرحله با ديلم ريشه را به ميلگرد نزديك مي‌كنند سپس ريشه را به ميلگرد مي‌بندند.
نكته: بعضي از پيوندها با سيم‌ها ممكن است نيروي بسيار زيادي را تحمل كنند به طوري كه سيم توانايي عمق اين نيرو را نداشته باشد به همين دليل سيم را دولايه مي‌كنند و سپس پيوند مي‌زنند.

منبع:

باشگاه تخصصی شرکت سازمان توسعه مسکن ایران


طراح حرفه ای سازه

محاسبات دستی بارگذاری راه پله

در ادامه قصد داریم بار هریک از انواع راه پله را به تفکیک محاسبه نماییم. توجه داشته باشید که بارهای موجود شامل بار مرده و بار زنده خواهند بود. بارهای مرده مطابق با دیتیل های موجود محاسبه می شوند. در خصوص بار زنده نیز مبحث ششم از مقررات ملی ساختمان در قالب جدول6-5-1 مقادیر را مشخص کرده است. بخشی از این جدول را در تصویر زیر مشاهده می کنید.

 

جدول حداقل بار زنده کف راه پله مطابق مبحث 6 مقررات ملی

 

 

 بنظر شما آیا ما مجاز به کاهش بار زنده راه پله هستیم یا خیر؟

همانطور که در جدول فوق مشاهده می شود بار گسترده راه پله و راه های منتهی به درب خروجی برابر با 5 کیلونیوتن بر متر مربع می باشد بر خلاف تصور اکثر مهندسین باید بگویم این بار قابل کاهش است!!!
ممکن است بر مبنای بند 6-5-7-3 مبحث ششم، که در زیر هم آن را آورده ایم، بار راه پله را سنگین در نظر بگیرید. اما دقت کنید که طبق گفته آیین نامه بارهای بیشتر از 5 کیلونیوتن بر متر مربع غیر قابل کاهش هستند نه بارهای برابر 5 کیلونیوتن بر متر مربع و کمتر…!!!!

 

عدم کاهش بار یکنواخت راه پله

 

 

بارگذاری راه پله یک رمپ :

مطابق پلان زیر یک راه پله یک رمپ دو طبقه را به هم متصل می کند. نحوه محاسبه بار مرده و زنده به شرح زیر می باشد.

محاسبه بار زنده راه پله یک رمپ

 

 

 

برای تعیین بار مرده باید به جزئیات اجرایی راه پله توجه نمود. ممکن است این جزئیات در پروژه های مختلف متفاوت باشد، لذا توجه به نقشه های معماری قبل از بارگذاری راه پله ضروری خواهد بود.
در ادامه بار مرده یکی از دیتایل های رایج برای راه پله را محاسبه می کنیم:

 

یکی از دیتایل های رایج راه پله

 

 

نحوه محاسبه وزن راه پله

 

محاسبه بار مرده یکی از دیتایل های رایج راه پله

 

 

 

تذکر1. توجه داشته باشید که ضریب 1.17 برای اعمال شیب راه پله می باشد؛ یعنی با تقسیم بار همراستا با امتداد شیب رمپ پله ، بر cosα ، عملا تصویر افقی بار بدست می آید.

تذکر2. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﺎﯾﯿﺪ ﮐﻪ در ﺟﻬﺖ اﻃﻤﯿﻨﺎن از ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ وزن ﭘﺎﮔﺮدﻫﺎ، بصورت جداگانه، ﺻﺮف ﻧﻈﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﺑﺮای وزن ﭘﺎﮔﺮد، از وزن ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪه در ﺑﺎﻻ در ﺟﻬﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﺿﺮﯾﺐ اﻃﻤﯿﻨﺎن ﻃﺮاﺣﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺧﻮاﻫﯿﻢ ﮐﺮد.

به این ترتیب مقدار بار مرده و زنده ناشی از یک راه پله یک رمپ محاسبه می شود.
حال بایست این بار بین تکیه گاه های راه پله توزیع شود.

برای بارگذاری راه پله های یک طرفه ، بارها را بین دو تکیه گاه تقسیم می کنیم. این تکیه گاه ها عمدتاً تیرهای موجود در تراز طبقات خواهند بود. در نتیجه سهم هر تیر از بارهای راه پله نصف مقادیر محاسبه شده خواهد بود. یعنی در مثال فوق هر تیر 26.1KN بار زنده و حدود 43KN بار مرده دریافت خواهد کرد.

این بارها بایست به چه شکل به تیر اعمال شود؟

در سازه های فولادی بهتر است، بار پله ، بصورت متمرکز در محل اتصال شمشیری به تیر ها، اعمال شود. اعمال بار پله بصورت متمرکز، دقیق تر و به واقعیت سازه نزدیک تر است ولی اعمال بار بصورت گسترده ساده تر و سریع تر است و از طرفی در نتایج نهایی نیز تغییر خاصی بوجود نمی آید. لذا مهندسین معمولا از روش بار گسترده در بارگذاری راه پله بتنی و فولادی استفاده می کنند.
اما در اینجا، واحد تمامی اعدادی که در بخش قبل محاسبه کردیم، کیلونیوتن می باشد. پس باید تغییراتی در نتایج داده شود. برای تبدیل بار نقطه ای به گسترده خطی باید آن را بر طول تیر تقسیم کنیم.

در مثال قبل طول تیر برابر با عرض راه پله و مساوی با1.2m می باشد. لذا بار گسترده زنده و مرده وارد بر تکیه گاه به ترتیب 26.1/1.2=21.75KN/m و 43/1.2=35.8KN/m خواهد بود.
در بخش بعدی نحوه اعمال این بارها، در نرم افزار ETABS را، بررسی خواهیم کرد.

بارگذاری راه پله دو رمپ :

مطابق پلان زیر یک راه پله دو رمپ، دو طبقه را به هم متصل می کند. روند محاسبه بار مرده و زنده مطابق با حالت قبل(راه پله یک رمپ) می باشد.

در این حالت بارها میان سه تکیه گاه توزیع می شوند. این تکیه گاه ها شامل دو تیر در تراز طبقه و یک تیر میان طبقه خواهد بود. توجه داشته باشید که تیر میان طبقه دوبار از بار راه پله سهم می گیرد. می توان چنین استنباط کرد که بار راه پله میان چهار تکیه گاه تقسیم می شود و سهم تیر میان طبقه دو سهم از چهار سهم بار خواهد بود. تصویر زیر گویای این مساله می باشد:

محاسبه بار زنده و مرده راه پله دو رمپ

محاسبه بار زنده و مرده راه پله دو رمپ

 

 

 

نحوه توزیع بار میان تکیه گاه های راه پله:

 

نحوه توزیع بار میان تکیه گاه های راه پله دو رمپ

به همین ترتیب بار مرده نیز در راه پله دو رمپه میان تکیه گاه ها توزیع می شود.

 

توزیع بار بین تکیه گاه های راه پله دو رمپ

 

 

بارگذاری راه پله سه طرفه و چهار طرفه

در دو حالت قبل سطح اشغال باکس راه پله با سطح اشغال پله ها تقریباً برابر بود. اما در راه پله های سه رمپ و چهار رمپ، چشم راه پله ابعاد به نسبت بزرگی دارد. به همین دلیل باید در محاسبات بار مرده و زنده این سطح را حذف کنیم.

محاسبات بار زنده و مرده راه پله سه رمپ

 

 

 

منابع:

بارگذاری راه پله سبزسازه


طراح حرفه ای سازه

 

  • خطای Unable to write frame loads در هنگام آنالیز و بعد از آن Unable to create model to run گاهی نمایش داده می شود، که علت آن ناشناخته بودن بارهای ثقلی برای تحلیل تحت بارهای  فرضی یا خیالی است.

 

مشکل ران نشدن ایتبس (خطای آنالیز نشدن)

 

  • برای رفع خطای ران نشدن ایتبس، در برخی ورژن های نرم افزار باید یک یا چند بار خیالی notional را حذف کرده، آنالیز را انجام داد و سپس قفل را باز کرده و مجددا بارهای خیالی را تعریف کرده و فایل را ذخیره کرد، یا ابتدا بارهای فرضی را در بخش load cases به بار other تغییر داده و آنالیز کرد و دوباره بارهای فرضی را به پیش فرض program determined برگرداند.

 

رفع مشکل ران نشدن در ایتبس به همراه علت آن

 

  • ممکن است به دلیل اشکالات مدلسازی که در Check Model مشاهده نشده اند آنالیز انجام نشود. برای رفع این مورد در یک فایل Save as گرفته شده، تمام مدل را انتخاب نموده و از مسیر Edit – Merge Joints تمام گره‌هایی که با فاصله مثلا کمتر از 1 سانتی متر از یکدیگر قرار دارند را به هم متصل کنید.

 

رفع خطای ران نشدن (اتصال گره‌های با فاصله کم برای رفع خطای آنالیز)

 

  • عدم تعریف صحیح مصالح فولاد، بتن و میلگرد نیز می تواند مانع از آنالیز شود، باید در قسمت تعریف مصالح به مقدار صحیح مدول الاستیسیته (E)، چگالی و تنش تسلیم توجه نمود.
  • اگر ضریب کاهش سختی برای تیرها، ستون ها و دیوار ها تعریف شده باشد ممکن است عدد ناچیزی وارد شده باشد و موجب جلوگیری از آنالیز شود.
    می توان در یک فایل ذخیره شده جداگانه سختی همه اعضا و سطح ها را از مسیرهای Assign-Frame-Property Modifiers و Assign-Shell-Stiffness Modifiers یک داد و متوجه شد خطا مربوط به سختی است یا خیر.

 

رفع خطای ران نشدن در ایتبس

 

  • مش بندی سطوح و دیوار ها می تواند گاهی عامل جلوگیری از آنالیز باشد. می توان در یک فایل ذخیره شده، دیوار ها و سطوح را حذف کرده، بدون مش بندی اضافه کرد و دید آیا بدون مش بندی آنالیز انجام می شود و یا خیر و در صورتی که مشکل از مش بندی باشد نسبت به اصلاح مش بندی و تغییر ابعاد آن اقدام نمود.


منابع:

علت ران نشدن ایتبس


طراح حرفه ای سازه

سقف های عرشه فولادی چیست ؟

سقف‌های عرشه فولادی سقف‌هایی هستند که با استفاده از دو عنصر ورق‌های فولادی گالوانیزه ذوزنقه‌ای شکل تحتانی و برش گیرها که در این نوع سقف‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد از سایر سقف‌ها متمایز می‌شود و البته با استفاده از آرماتوربندی و بتن ریزی بر روی این ورق فولادی، این نوع سقف اجرا می‌شود . از بخش‌های اصلی سقف‌های کامپوزیت عرشه فولادی باید به تیرهای فرعی مورد نیاز در بین تیرهای اصلی سازه اشاره نمود .

سیستم های مرکب دال فولادی - بتنی (عرشه فولادی) ، یکی از اقتصادی ترین روش های ساخت سقف برای ساختمان ها ، شناخته شده اند . این سیستم از مقاطع مختلط دال بتن مسلح بر روی ورق های ذوزنقه ای که به تیرها و شاه تیرهای فولادی متصل می شوند ، تشکیل شده است .

عملکرد مختلط دال بتن مسلح فوقانی و ورق فولادی ذوزنقه ای تحتانی ، نقش به سزایی در تامین صلبیت سقف و رفتار مطلوب برشی آن خواهد داشت . این سقف در مقایسه با سقف های مرسوم در اسکلت های فولادی ساختمان ها از وزن کمتری برخوردار است .

استفاده از عرشه های فولادی در سقف های کامپوزیت سرعت اجرای سقف را بطور فوق العاده ای افزایش می دهد که در پروژه های بزرگ این سرعت باعث کاهش هزینه های جاری و تمام شده می شود .

در این نوع سقف ، ورق گالوانیزه ذوزنقه ای آجدار به عنوان قالب بتن ریزی در سقف باقی مانده و با بتن به صورت مرکب نقش سازه ای ایفا می کند که باعث افزایش دهانه های تیر ریزی تا ۴ متر و بالاتر بدون شمع بندی می گردد . همچنین طبق ضوابط مبحث دهم مقررات ملی ساختمان با استفاده از گلمیخ استاندارد ورق به تیر جوش می خورد که استاندارد ترین روش اجرا می باشد .

یکی از فاکتورهای صنعتی سازی ، سرعت بالای اجرا و حذف متریال و روش های سنتی وقت گیر و پرهزینه می باشد . یکی از بخش های ساختمان که تاثیر فوق العاده ای در سرعت ساخت دارد ، سقف می باشد . اگر در اجرای سقف از روش های نوین استفاده شود ، پروژه در دوره زمان کوتاه و بسیار مناسبی اجرا می شود . سقف کامپوزیت عرشه فولادی (متال دك) یکی از روش های نوین هجرای سازه می باشد که امروزه طرفداران بسیار زیادی در دنیا دارد .

سقف عرشه فولادی(متال دك) با ورق های گالوانیزه ذوزنقه ای شکل آجدار بدون استفاده از میلگرد و حذف قالب بندی اجرا می شود . وزن این سقف نسبت به سقف های مشابه حدود30 تا 60 درصدکمتر می باشد و سرعت اجرای این سقف حدود12 برابر بیشتر از سقف های معمولی مانند دال بتنی و تیرچه بلوک می باشد .

ویژگی های سقف عرشه فولادی(متال دك) :

بتن ریزی در این سقف از سطح بسیار صاف ویکپارچه برخوردارست که پس از آن نیاز به کف سازی و پوکه ریزی نمی باشد وبا سرعت بالا آماده عملیات نازک کاری می باشد .
در این سیستم،قالب بندی که یکی از مشکلات اجرایی ساختمان می باشد ، حذف گردیده و اجرای سقف را با سرعت بالا عملی می کند و این امکان وجود دارد که بعد از تکمیل شبکه های تاسیساتی به صورت یکجا نسبت به بتن ریزی تمام سقف وطبقات اقدام نمود .نصب ورقه ها بدون جوشکاری و فقط بامیخ های فولادی انجام می شود .

 

مشخصات عمومی سقف های عرشه فولادی :

حذف قالب بندی

حذف تیرهای فرعی

حذف میلگردهای کششی

نصب بدون جوشکاری و با میخ های فولادی

تامین ایمنی کارگاه و حداقل فضا برای دپو

امکان بتون ریزی کلیه طبقات در یک زمان

وزن کمتر سقف موجب کاهش وزن سازه و سبکتر شدن اسکلت و فونداسیون ساختمان خواهد شد .

در ساختمان های اسکلت فی وزن فولاد تا 22 کیلوگرم برمترمربع کاهش خواهد یافت .

نیاز به اثبات لرزش در این سقف ها به میزان قابل توجهی کمتر از سقف دال بتونی و یا مشابه می باشد .

سرعت اجرا تا یازده برابر اجرای سقف دال بتونی و یا سقف تیرچه و بلوک می باشد .

مقاومت این نوع سقف در برابر آتش سوزی چندین برابر سایر انواع سقف ها می باشد .

نقش گلمیخ در سقف عرشه فولادی: 

برشگیرهای (گل میخ‌ها) خاصی که در این نوع سقف مورد استفاده قرار می‌گیرند به جهت نوع مصالح و روش خاص اجرا، از نقاط قوت این نوع سقف محسوب می‌شود . قطر این برشگیرها حداکثر ۲۰ میلیمتر و ارتفاع آنها با توجه به شکل ورق فولادی متغیر می‌باشد و در نهایت حداقل ارتفاع گل میخ بعد از نصب که از بالای ورق زوزنقه‌ای اندازه‌گیری می‌شود از ۴۰ میلیمتر نباید کمتر باشد . این گل میخ‌ها به وسیله دستگاه جوش قوس الکتریکی به خصوصی که Stud Welder خوانده می‌شود به بال تیرهای سازه‌ای جوش می‌شود .

مزایای سقف عرشه فولادی :

سرعت :

سریعترین نوع (تحویل ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ متر مربع در یک روز) ، کاهش بیش از ۵۰% زمان اجرای سقف ها ، عدم نیاز به شمع گذاری ، نصب آسان ، امکان بتن ریزی همزمان چند سقف ، حذف عملیات قالب بندی و باز کردن مجدد

سبک بودن :

کاهش حدود ۲۵% از بار مرده سقف۱۰ تا ۳۰%  ، صرفه جویی در فولاد سازه فی۴۰ تا ۷۰%  ، صرفه جویی در مصرف میلگرد سقف۱۰ تا ۱۵%  ، صرفه جویی در مصرف بتن ، امکان حمل ورق عرشه فولادی تا ۲۵۰۰ متر مربع در یک تریلر

صرفه اقتصادی :

کاهش بیش از ۵۰ درصدی در هزینه اجرای اسکلت ، بازگشت سریع سرمایه ، کاهش هزینه های بالاسری نظارت و اجراتخصیص حداکثری وام صنعتی سازی ، کاهش هزینه های کارگاهی

 

منابع:

کافه ساختمان


طراح حرفه ای سازه

در این مقاله قصد داریم در رابطه با انواع دال بتنی و جزئیات دال بتنی صحبت کنیم.

دال بتنی مشبک:

دال بتنی مشبک

 

در دال های بتنی که بدون تیر و یا با تیر هستند، با افزایش ضخامت دال جهت بهبود عملکرد خمشی و نیز به منظور کنترل خیز سقف، وزن سازه به شدت افزایش یافته  و در عملکرد لرزه ای آن تاثیر نامطلوبی خواهد داشت.

با توجه به این موضوع، طراحان سازه هموارده به دنبال راهکاری هستند که علاوه بر حفظ قابلیت دال برای تحمل بارهای وارده، وزن ان را نیز چندان افزایش نداده یا حتی کاهش دهند. یکی از این راهکارها حذف قسمتی از بتن غیر مفید مقطع می باشد.

با توجه به عملکرد خمشی دال، قسمت زیادی از نواحی پایینی دال تحت کشش قرار گرفته و عملا از لحاظ سازه ای هیچ کاربردی ندارد. بنابراین می توان برای کاهش وزن دال، بخشی از این قسمت مقطع را حذف نمود.

در دال بتنی مشبک یا وافل (Waffle Slab) با استفاده از قالب های فی یا فایبرگلاس، قسمتی از پایین دال حذف شده و یک دال نازک با برجستگی های متعامد در زیر آن، جایگزین میشود.

با استفاده از این تکنیک، وزن دال نسبت به دال توپر هم ضخامت خود، بین ۲۰ تا ۴۰ درصد کاهش پیدا می کند و میتوان در دهانه های بلندتر از این نوع دال استفاده نمود.

به طور کلی در سازه های بتنی دال بتنی مشبک به دو صورت اجرا می شود :

 

دال بتنی مشبک بدون تیر :

دال بتنی مشبک

در این نوع از دال های مشبکف تیری بین ستون ها قرار ندارد و فقط برای تامین ظرفیت برشی مناسب در دال، در اطراف ستون ها دال به صورت توپر اجرا شده و شبکه های تیری شکل در محدوده میانی دهانه اجرا می شوند.

از نظر آیین نامه ای این نوع سقف در گروه دال های تخت قرار میگیرد و محدودیت ساختمان های بیش از سه طبقه

همان طور که در مقاله دال تخت بتنی اشاره شده استف باید رعایت شود.

دال بتنی مشبک به همراه تیر :

در این حالت در دال و بین ستون ها تیر اجرا می شود.

به گونه ای که قالب های مشبک در قسمت تیر ها حذف شده و سقف به صورت توپر اجرا خواهد شد.

این تیرها معمولا هم ضخامت با ارتفاع کلی سقف بوده و با ستون ها تشکیل قاب همشی می شدهند.

بنابراین به دلیل وجود قاب خمشی در این سیستم ، می توان در ساختمان هایی با بیش از ۳ طبقه بدون استفاده از دیوار برشی از ان استفاده کرد.

دال بتنی مشبک

نحوه اجرای دال بتنی مشبک :

نحوه اجرای دال های مشبک دشوارتر از سایر دال ها بوده و اجرای آن نیاز به وقت و صرف زمان بیشتری دارد.
به منظور ایجاد حفره های مورد نظر در این نوع دال، لازم است از نوع خاصی از قالب استفاده شود.

 

دال بتنی مشبک

دال بتنی مشبک

 

این نوع قالب در پانل هایی با ابعاد مشخص مانند ۲mx2m تولید شده و در مرحله تولید،
برجستگی های مورد نظر بر روی آنها ایجاد می‌شود. برای استفاده از این نوع قالب،

ابتدا باید به وسیله شمع (پایه) قالب ها در تراز مورد نظر نصب شوند و پس از آرماتوربندی در تیرهای بین برجستگی‌های دال
و همچنین آرماتوربندی تیرهای اصلی اطراف دهانه (در صورت وجود) بتن ریزی انجام گیرد.
با به مقاومت رسیدن بتن، پایه های موقت در قالب برداشته شده و قالب نیز از زیر سقف جدا میشود.

 

دال بتنی مشبک

دال بتنی مجوف:

دالهای مجوف از نظر عملکردی، بسیار مشابه دال های مشبک بوده و دارای رفتاری دو طرفه هستند.
در این نوع دال نیز به منظور کاهش وزن سازه بتن در ناحیه مرکزی مقطع (ناحیه ای که اغلب همه ی آن تحت کشش قرار می‌گیرد) حذف می‌شود.

در دال بتنی مجوف بخش عمده ای از مقطع تحت کشش قرار گرفته و بتن در این ناحیه تأثیری بر عملکرد مقطع ندارد.
با توجه به این موضوع، حفره های ایجاد شده در این نوع دال، بتن در ناحیه کششی را حذف میکنند.

دال بتنی مجوف

در این نوع دال، بتن به صورت پیوسته در ناحیه تحتانی وجود دارد و حفره های ایجاد شده در مقطع قابل مشاهده نبوده
و سطح تحتانی دال کاملا تخت می باشد. این ویژگی از نظر معماری بسیار حائز اهمیت است،

به عبارت دیگر دال های مشبک (وافل) به دلیل قابل مشاهده بودن حفره ها،
در همه موقعیت های معماری جذاب نیستند ولی دال بتنی مجوف این محدودیت را ندارد.

دال بتنی مجوف

برای ایجاد حفره در دال بتنی مجوف اغلب از قالب های پلاستیکی بازیافتی استفاده می شود.
این قالب ها بسته به کارخانه تولید کننده دارای اشکال مختلفی نظیر کروی، مکعبی، کروی ناقص و … بوده
و ابعاد آن ها بر اساس ضخامت مورد نیاز سقف تعیین می‌شود.

با توجه به اینکه قالب های سقف مجوف عملکرد سازه نداشته و پس از بتن ریزی داخل سقف باقی می‌مانند،
جنس آنها اهمیت چندانی نداشته و صرفاً باید بتوانند بار ناشی از رفت و آمد کارگران در مرحله اجرا و وزن بتن خیس را تحمل کنند.

دقت شود که پایداری این قالب ها باید مطلوب باشد تا در حین اجرا سوراخ نشده و بتن به داخل آنها نشت نکند.
توجه کنید دال های مجوف مانند سایر دالهای بتنی می‌توانند به صورت تخت بدون تیر یا به همراه تیر اجرا شوند.

به این نکته مهم دقت کنید که در صورت استفاده از این نوع دال به صورت تخت، محدودیت‌های ویرایش چهارم استاندارد ۲۸۰۰ در نظر گرفته شود.

 

منابع:

عمران مبین

 

طراح حرفه ای سازه

درز انقطاع چیست؟

برای جلوگیری از خسارت و کاهش خرابی ناشی از ضربه ساختمانهای مجاور به یکدیگر ، بویژه در زمان وقوع زله ، ساختمانهایی که دارای ارتفاع بیش از ۱۲ متر یا دارای بیش از ۴ طبقه هستند ، باید به وسیله درز انقطاع از ساختمانهای مجاور جدا شوند ؛ همچنین حداقل درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر ۱۰۰/۱ ارتفاع آن تراز از روی شالوده است . این فاصله را می توان در محلهای لازم با مصالح کم مقاومت که در هنگام زله در اثر برخورد دو ساختمان به آسانی مصالح مزبور خرد می شوند ، پر کرد.

درز انقطاع

درز انبساط چیست؟

 برای جلو گیری از خراب های ناشی از انبساط و انقباض ساختمان بر اثر تغییر در جه حرارت محیطخارج یا جلو گیری از انتقال بار ساختمان قدیمی مجاور به ساختمانی که جدید احداث می شود ، همچنین در مواردی که ساختمان بزرگ است واز چند بلوک متصل به هم تشکیل می شود ، باید به کار بردن درز انبساط در محل مناسب پیش بینی شود . حد اقل فاصله ای از ساختمان با اجزای ساختمانی که باید در آن درز انبساط پیش بینی شود به نوع ساختمان ، تعداد ظبقات ، مصالح مصرفی و آب وهوای محل احداث بستگی دارد . بنابراین باید با مطا لعه کافی محل اندازه آن را مهندس طراح تعیین کند . برای پوشاندن و پرکردن فواصل درز انبساط از موادی که قابلیت ارتجاعی داشته با شند استفاده می شود این فواصل نباید با مصالح بنای یا ملات پر گردد.

(تو طول ساختمان باشه میشه درز انبساط اگه بین دوتا ساختمان مجاور باشه میشه درز انقطاع)

در مورد درز انقطاع شما باید حتمآ مقدار ۱ درصد ارتفاع ساختمان را رعایت کنید. البته این یک درصد در هر تراز با توجه به ارتفاع همان تراز باید رعایت گردد. با توجه به آنکه معمولآ ستونها در طبقات بالاتر باریکتر از ستون در طبقات پایینتر است، پس عملآ در طبقات بالا که به درز اتقطاع بیشتری نیاز است فضای بیشتری نیز موجود است و عملآ با رعایت درز انقطاع در طبقات پایین در طبقات بالاتر نیز درز انقطاع نیز رعایت میگردد

توجه کنید نیروهایی که ما با توجه به ضوابط آیین نامه ۲۸۰۰ محاسبه مینماییم با نیروهایی که در واقع به سازه اعمال میشود بسیار تفاوت دارد و این نیروها بسیار کمتر از مقادیر واقعی است. در عوض با نیروهای کاهش یافته دیگر به سازه در طراحی اجازه ورود به محدوده پلاستیک را نمیدهیم. تغییر مکانهایی که با نیروهای کاهش یافته محاسبه میشوند به تغییر مکانهای طرح معروفند و تغییر مکانهای ناشی از نیروهای واقعی وارد بر سازه ، تغییر مکانهای واقعی نامیده میشوند. تغییر مکان طرح به راحتی همانند بقیه تغییر مکانها در etabs مشاهده میشود. برای تغییر مکانهای واقعی تغییر مکانهای طرح را در ضریب ۰٫۷R ضرب میکنیم

درز انقطاعبرابر نسبت تغییر شکل نسبی طبقه به ارتفاع نسبی طبقه است.
مقادیر مجاز drift بر اساس بند ۲-۵-۴ آیین نامه محاسبه میشود.

درز انقطاع برای ساختمانهایی با بیش از دو سقف یا ۸ متر ارتفاع از تراز یا حداقلh 005/. از زمین مجاور می باشد. h/100 پایه
مثال: ساختمانی در منطقه با تراکم متوسط، به ابعاد ۸*۲۰ جنوبی در مجاورت همسایه های شرقی و غربی واقع شده است. در صورتی که مالک درخواست ارتفاع ۱۸ متر از تراز کف خیابان را دارد، مطلوبست محاسبه درز انقطاع؟

جواب: ۱۸=۱۸/۱۰۰ عرض درز انقطاع ۱۸ سانتیمتر می باشد. که نهایتاً عرض خالص بنا ۷۸۲ سانتیمتر می باشد. ۷۸۲= ۱۸-۸۰۰

پس بین اضلاع شرقی و غربی بایستی ۱۸ سانتیمتر درز انقطاع تعبیه گردد. که با توجه به ۰۰۵/. سهم زمین، بایستی ۹ سانتیمتر در هریک از اضلاع شرقی و غربی با مرز زمین مجاور درز تعبیه نماید. ۹=۱۸*۰۰۵/.

البته این ضوابط برای ساختمانهایی تا حداکثر ۸ طبقه حاکم می باشد
حال سوالی که ممکن است مطح شود این است که آیا در درز انبساط درز از روی پی می خورد یا خود پی ها هم از هم جدا هستند

حداقل عرض درز انقطاع در تراز هر طبقه برابر ۱۰۰/۱ ارتفاع آن تراز از روی شالوده می‏باشد . این فاصله را می‏توان در محلهای لازم با مصالح کم مقاومت که در هنگام زله در اثر برخورد دو ساختمان به آسانی خرد می‏شوند پر نمود

در صورتی که در نقشه های معماری درز انقطاع در ستون گذاری ستونهای کناری رعایت نشده باشد برای جلوگیری از مشکلات اجرایی حتماً باید با توجه به سایت پلان و مراجعه به بند ۱-۶-۳ آیین نامه ۲۸۰۰ ویرایش سوم درز انقطاع را محاسبه و نقشه های معماری را تصحیح کرد.

منابع:

ایمن کاران بهمنی

 


طراح حرفه ای سازه

معرفی صفحه ستون

بارهای وارد به ساختمان در نهایت از پای ستون به فونداسیون و پس از آن به زمین منتقل می شود؛ لذا اتصال ستون به فونداسیون در طراحی سازه های فولادی یکی از بخش های حساس طراحی است. در طراحی بیس پلیت (Base Plate) هدف این است که کلیه بارهای موجود در ستون بتوانند با اطمینان کافی به پی منتقل شوند.

بیس پلیت علاوه بر انتقال بار، باعث کاهش تنش وارده به فونداسیون نیز می شود؛ زیرا صفحه ستون سطح بزرگتری نسبت به سطح مقطع خود ستون دارد، پس طبق رابطه، هرچه سطح بزرگتر شود تنش کمتر می شود. در واقع تنش وارده بایستی به قدری کاهش یابد که فونداسیون تحمل تنش های کاهش یافته را داشته باشد؛ پس مساحت ورق صفحه ستون باید به اندازه ای باشد که تنش فشاری حاصل از نیروی ستون، با اطمینان کافی به پی منتفل شود. لازم به ذکر است که نیروی کششی حاصل از خمش و برش توسط میل مهارها (بولت کف ستون) به فونداسیون منتقل می‌ شوند و صفحه ستون نقشی در انتقال این نیرو ها ندارد. در شکل زیر اتصال ستون به بیس پلیت که تحت بار فشاری بدون خروج از مرکزیت قرار دارد، نشان داده شده است.

 

نحوه اتصال ستون به بیس پلیت

جزییات اتصال ستون به بیس پلیت

 

سخت کننده های صفحه ستون

همانطور که در شکل بالا مشخص است اتصال پای ستون غیر از صفحه کف ستون شامل سخت کننده ها (Stiffener) و میل مهار یا بولت ها (Bolt) نیز می شود که به اختصار به نقش و عملکرد هر یک می پردازیم.

موضوع مهمی که در رابطه با بیس پلیت مطرح است، وم استفاده از سخت کننده ها می باشد. اگر ستونی که تنها حامل بار محوری فشاری است بر یک صفحه ستون با ضخامت کم قرار گیرد و هیچ ورق تقویتی در اطراف آن استفاده نشود، بار ستون تحت زاویه ای روی صفحه ستون پخش می شود و به سمت وجه پایینی ورق حرکت می کند و بار در تمام سطح ورق توزیع نمی شود. قسمت هایی از ورق تغییر شکل داده و اطراف آن بالا می آید.

اما در طراحی ها­ی متداول فرض بر این است که ورق صفحه ستون صلب است. پس باید این صلبیت به نحوی تأمین شود. یک راه حل، افزایش ضخامت ورق است که البته غیر اقتصادی است و باید دنبال راهی برای استفاده از تمامی ظرفیت ورق موجود بود. استفاده از ورق های تقویتی عمود بر ورق کف ستون، به عنوان یک راه حل اقتصادی مورد توجه قرار می گیرد. این ورق های تقویتی معمولاً در امتداد ورق های تشکیل دهنده مقطع ستون قرار می گیرند و عملکرد آنها به این صورت است که بار محوری ستون، پیش از رسیدن به ورق بیس پلیت شروع به پخش شدن می کند در نتیجه وقتی بار به سطح بالایی بیس پلیت می رسد، در سطح وسیع تری نیز پخش شده و دارای شدت کمتری است. بدین ترتیب، تنش فشاری وارد بر پی، تقریباً به طور یکنواخت بر سطح ورق پخش می شود. شکل زیر توزیع بار در کف ستون را در دو حالت با سخت کننده و بدون سخت کننده را نشان می دهد.

 

توزیع تنش زیر صفحه ستون با سخت کننده و بدون سخت کننده

توزیع بار در بیس پلیت در دو حالت با سخت کننده و بدون سخت کننده

 

بولت های صفحه ستون

از اجزای دیگر اتصال پای ستون میل مهار ها یا بولت ها (Bolt) هستند. کار اتصال صفحه ستون با بتن به وسیله میل مهار صورت می­ گیرد و برای ایجاد اتصال، انتهای آن را خم می­ کنیم. در ستون­ هایی که تحت بار محوری خالص از نوع فشاری قرار دارند، میل مهارها فقط در هنگام اجرای ستون نقش ایفا می کنند و مانع از افتادن ستون می شوند. اما در ستون­ هایی که تحت لنگر خمشی و برش نیز می­ باشند میل مهار ها نقش باربری پیدا می­ کنند و باید تعداد و طول مهاری آنها از طریق محاسبات تعیین شود.

ولی حداقل­ هایی نیز در نظر گرفته می شود. به عنوان مثال قطر میل مهارها معمولاً حداقل 20 میلیمتر (همان میلگرد نمره 20) در نظر گرفته می­ شود و طول دندانه شده انتهای میل مهار ها معمولاً بین 10 تا 15 سانتی متر در نظر گرفته می­ شود و بستگی به بزرگی نیرو های وارده دارد. همچنین توصیه می­ شود فاصله بین مرکز میل مهار ها تا ورق ­های سخت کننده و مرکز تا مرکز میل مهار ها حداقل معادل 1.5 برابر قطر میل مهار باشد تا فضای کافی برای بستن و تنظیم کردن مهره ­های بولت ها وجود داشته باشد.

نحوه اتصال ستون به بیس پلیت

روش اجرای بیس پلیت به دو صورت است:

  • اتصال اتصال ستون به بیس پلیت در کارخانه: در این روش ورق و بیس پلیت به وسیله جوش نفوذی کاملاً به یکدیگر متصل می­ شوند. ستون به همراه کف ستونِ جوش شده به آن، از کارخانه به سایت (کارگاه) حمل شده و سپس در هنگام بتن ریزی فونداسیون، میلگرد (بولت) هایی در محل کف ستون­ ها کار گذاشته می­ شود و بتن ریزی می شود و در نهایت مجموعه­‌ ستون و صفحه ستون به آن ها متصل می­ شوند. در شکل زیر نمونه ای از اجرای کف ستون با این روش نشان داده شده است.

 

اتصال اتصال ستون به بیس پلیت در کارخانه

اتصال اتصال ستون به کف ستون در کارخانه

 

  • اتصال اتصال ستون به بیس پلیت در محل کارگاه: در این روش قبل از بتن ریزی فونداسیون، بیس پلیت همراه با بولت ها (حداقل چهار میل مهار به قطر 20 میلیمتر در چهار گوشه ورق) در جای خود ثابت و بعد بتن ریزی انجام می­ شود. سپس ستون علم شده و با جوش به صفحه ستون متصل می­ شود. نکته مهم هنگام نصب کف ستون، به عنوان صفحه تقسیم فشار، این است که انتهای ستون سنگ خورده و صاف باشد تا تمام نقاط مقطع ستون بر روی صفحه ستون بنشیند و عمل انتقال نیرو به خوبی انجام پذیرد. شکل زیر نحوه اجرای ورق کف ستون در محل اجرا را نشان می‌ دهد.

 

اجرای بیس پلیت در محل کارگاه

اتصال ستون به بیس پلیت در کارگاه (سایت)

 

 

منبع: سبزسازه


طراح حرفه ای سازه

دریفت سازه چیست؟

برخی دریفت را با نسبت دریفت اشتباه می گیرند در صورتی که هر کدام از اینها کاملا با هم فرق می کنند! بنابراین قبل از این که به کنترل دریفت در ایتبس بپردازیم، اجازه دهید تا با چند تعریف آشنا شویم.

 

 دریفت تغییر مکان جانبی نسبی هر طبقه است، در حالیکه نسبت دریفت تغییر مکان هر طبقه تقسیم بر ارتفاع طبقه است.


دریفت Δ : تغییر مکان نسبی هر طبقه

نسبت دریفت Δ/h : نسبت تغییر مکان جانبی نسبی طبقه به ارتفاع طبقه

 

تفاوت دریفت با نسبت دریفت سازه

 

 

اگر سازه از لحاظ پیچشی منظم باشد کنترل دریفت بر اساس تغییر مکان های مراکز جرم صورت می گیرد اما اگر نامنظمی پیچشی داشته باشیم این کنترل بر اساس لبه های کناری ساختمان (مطابق تصویر بالا) صورت می گیرد.

تغییر مکان جانبی نسبی طبقه :

طبق بند 3-5-1 استاندارد 2800 تغییر مکان جانبی نسبی واقعی هر طبقه، که اختلاف بین تغییر مکان های جانبی واقعی مراکز جرم کف های بالا و پایین آن طبقه است با استفاده از تحلیل غیرخطی سازه قابل محاسبه است، ولی می توان آن را با تقریب خوبی از رابطه زیر به دست آورد:

Δ= Cd * Δeu

که در این رابطه Cd ضریب بزرگنمایی تغییر مکان است که از جدول (3-4) آیین‌نامه و Δeu اختلاف بین تغییر مکان های جانبی در تحلیل های خطی است.

دریفت مجاز سازه :

طبق بند 3-5-2 حداکثر دریفت مجاز بدین صورت محاسبه می شود:

برای ساختمان های تا 5 طبقه:

 

Δ= 0.025h

 

در سایر ساختمان ها:

 

Δ= 0.02h

 

به عنوان مثال در ساختمان های تا 5 طبقه که ارتفاع هر طبقه 3 متر است هر طبقه حداکثر می تواند 7.5 سانتی متر دریفت نسبی داشته باشد. همینطور می توان نتیجه گرفت که برای ساختمان های بلندمرتبه تر که ارتفاع هر طبقه آنها 3 متر است، میزان دریفت مجاز 6 سانتی متر خواهد بود. چرا؟

 

دریفت مجاز ، دریفت طبقه و کنترل دریفت در سازه

 

 

طبق بند 3-5-3 آیین نامه 2800 در محاسبه تغییر مکان نسبی هر طبقه، مقدار برش پایه را می توان بدون منظور کردن محدودیت مربوط به زمان تناوب اصلی ساختمان T تعیین کرد. ولی در ساختمان های با اهمیت خیلی زیاد محدودیت آن بند در مورد زمان تناوب اصلی باید رعایت شود.

بنابراین می توان نتیجه گرفت که در کنترل دریفت سازه :

 

ساختمان با اهمیت زیاد، متوسط، کم

 

تحلیلی T=T

 

ساختمان با اهمیت خیلی زیاد

 

min = تحلیلیT , تجربی1.25T

 

 

منابع:

سبزسازه


طراح حرفه ای سازه

در واقع اساس مقطع یا مدول مقطع  که یکی از مهم ترین مباحث در آزمون محاسبات می باشد در واقع یکی از مشخصات هندسی مقطع هست که در دو حالت الاستیک و پلاستیک معرفی و محاسبه می‌شود. از این پارامتر در طراحی تیرها و تیر-ستون ها استفاده می‌شود.

وقتی یک تیر را تحت اثر خمش قرار می دهیم، تنش هایی در مقطع این تیر ایجاد می شود. در صورتی که مقدار تنش در دورترین تار فشاری یا کششی این مقطع برابر تنش تسلیم باشد، به لنگری که به این مقطع اعمال می شود، لنگر تسلیم می گوییم، که با My نشان داده می شود. مقدار لنگر تسلیم با استفاده از روابط مقاومت مصالح و به شرح زیر تعیین می شود:

 

 

 اساس مقطع مستطیل

 

 

 

رابطه اساس مقطع

 

 

 

 

 

 

از این رو نسبت ممان اینرسی مقطع به فاصله تار خنثی تا دورترین تار فشاری یا کششی را اساس مقطع می­ گویند.

c : فاصله دورترین تار مقطع نسبت به تار خنثی

I : ممان اینرسی مقطع

  اساس مقطع الاستیک :S

 

کاربرد اساس مقطع


در ادامه مشخص می‌شود که اگر یک عضو سازه‌ای تحت اثر خمش قرار گیرد برای اینکه حداکثر تنش مجاز مقطع عضو را بتوانیم محاسبه کنیم می‌بایستی این پارامتر یعنی اساس مقطع را محاسبه کنیم. در ادامه چندین کاربرد اساس مقطع در علم عمران برای طراحی اعضای خمشی به‌ صورت شکل آورده‌ایم.

 

رابطه اساس مقطع پلاستیک

 

در واقع برای طراحی هر عضو تحت خمش باید اساس مقطع عضو را محاسبه کنیم؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که یک مهندس عمران باید نحوه محاسبه اساس مقطع (چه در حالت الاستیک چه پلاستیک) را بلد باشد.

اثبات فرمول اساس مقطع الاستیک

تا زمانی که مقطع تحت خمش، در ناحیه الاستیک هست، طبق رابطه هوک بین تنش و کرنش رابطه خطی برقرار هست.

رابطه خطی تنش و کرنش به علت قرار گیری مقطع در ناحیه الاستیک

 

 

 

F= σ = Eε

 

چنانچه مقطعی تحت لنگر خمشی قرار گیرد و مقدار لنگر به‌ اندازه‌ ای باشد که تنش خمشی ایجاد شده در محدوده الاستیک باقی بماند مطابق شکل با فرض اینکه اولین تار کششی تحت خمش به حد تسلیم رسیده است خواهیم داشت:

 

اثبات رابطه اساس مقطع الاستیک

 

 

 

محاسبه اساس مقطع الاستیک

 

 

 

 

σm: مقدار حداکثر تنش خمشی در دورترین تار مقطع تا محور خنثی

از تعادل استاتیکی نیروها در راستای x خواهیم داشت:

 

 

 

 

 

از رابطه خواهیم داشت:

 

 

 

 

 

میدانیم که ydA ∫ مرکز سطح مقطع را نشان می‌دهد بنابراین در مرکز سطح مقطع تنش خمشی برابر صفر هست. در واقع محوری که از مرکز سطح مقطع می‌گذرد محور خنثی گویند که در آن تنش خمشی صفر هست.

 

اثبات فرمول اساس مقطع الاستیک

 

 

 

از تعادل لنگر محور z مطابق شکل 3 خواهیم داشت:

 

محاسبه اساس مقطع الاستیک با فرمول اساس مقطع

 

 

 

 

 

 

 

میدانیم که  I = ∫ y2dA  ممان اینرسی مقطع هست بنابراین:

 

 

 

 

 

همان‌ طور که از رابطه بالا مشخص شد تنش خمشی حداکثر رابطه مع با نسبت ممان اینرسی مقطع بر فاصله دور ترین تار تا محور خنثی دارد. اگر مقدار نسبت ممان اینرسی مقطع بر فاصله دور ترین تار تا محور خنثی  (I/C) را برابر S بگیریم به آن نسبت مدول مقطع کشسان یا اساس مقطع الاستیک گویند.

محاسبه اساس مقطع الاستیک با فرمول

 

 

 

 

بسته به اینکه خمش حول چه محوری رخ دهد اساس مقطع تغییر می‌کند؛ بنابراین:

 

 

 

 

محاسبه اساس مقطع الاستیک به صورت گام به گام

گام اول: تعیین محور مبنا

برای مشخص کردن محل تار خنثی الاستیک ابتدا بایستی یک محور مبنا در نظر بگیریم. اصولا محور مبنای افقی را پایین ترین تار مقطع، و محور مبنای عمودی را نسبت به دور ترین تار افقی مقطع در نظر می گیریم. به عنوان مثال برای مقطع I-شکل مقابل محور مبنا با رنگ قرمز نشان داده شده است:

محاسبه گام به گام اساس مقطع الاستیکیی

شکل 7 (نمایش خطوط مبنا بروی مقطع عضو)

 

گام دوم: مشخص کردن محل تار خنثی الاستیک

محل تار خنثی الاستیک افقی یک مقطع با استفاده از رابطه

 

 

محاسبه اساس مقطع به صورت گام به گام

 

و محل تار خنثی الاستیک عمودی مقطع با استفاده از رابطه

 

 

محاسبه اساس مقطع پلاستیک

 

 

محاسبه می شود.

Yفاصله مرکز سطح مقطع با مساحت Aنسبت به محور مبنای افقی

Xفاصله مرکز سطح مقطع با مساحت Aنسبت به محور مبنای عمودی

 

 

گام به گام محاسبه اساس مقطع الاستیک

شکل 8

 

محاسبه اساس مقطع

 

 

 

 

 

 

همانطور که می بینید محل تار خنثی الاستیک عمودی و افقی همان محل محور تقارن مقطع می باشد.

گام سوم: تعیین مقدار ممان اینرسی مقطع

 

تعیین میزان ممان اینرسی مقطع برای محاسبه اساس مقطع

 

 

 

 

 

 

گام چهارم: تعیین مقدار C

c فاصله دور ترین تار مقطع نسبت به محور خنثی می باشد، از جایی که مقطع متقارن است، فاصله دور ترین تار فشاری و کششی مقطع نیز برابر می باشد. بنابرین:

اساس مقطع الاستیک را چگونه محاسبه کنم؟

 

 

گام پنجم: محاسبه اساس مقطع الاستیک

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع:

سبزسازه


طراح حرفه ای سازه

کاربرد اساس مقطع

در ادامه مشخص می‌شود که اگر یک عضو سازه‌ای تحت اثر خمش قرار گیرد برای اینکه حداکثر تنش مجاز مقطع عضو را بتوانیم محاسبه کنیم می‌بایستی این پارامتر یعنی اساس مقطع را محاسبه کنیم. در ادامه چندین کاربرد اساس مقطع در علم عمران برای طراحی اعضای خمشی به‌ صورت شکل آورده‌ایم.

 

رابطه اساس مقطع پلاستیک

 

در واقع برای طراحی هر عضو تحت خمش باید اساس مقطع عضو را محاسبه کنیم؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که یک مهندس عمران باید نحوه محاسبه اساس مقطع (چه در حالت الاستیک چه پلاستیک) را بلد باشد.

 

اثبات فرمول اساس مقطع پلاستیک

چنانچه لنگر خمشی وارد بر مقطع عضو به‌ تدریج افزایش یابد به ­طوری­که تارهای مقطع شروع به تسلیم شدن کنند و تمام مقطع به تنش تسلیم برسد در این حالت مقطع از حالت الاستیک به پلاستیک رسیده است و دیگر قانون هوک برای آن صدق نمی‌کند.

در حالت پلاستیک در واقع ما از تمام ظرفیت مقطع برای طراحی استفاده می‌کنیم. برای اینکه لنگر پلاستیک یه مقطع را به دست بیاوریم حالتی را فرض می‌کنیم که مقطع یک محور تقارن دارد مطابق شکل زیر در حالت الف. در این صورت تار خنثی مقطع را به دو مساحت A1 , A2 تقسیم می‌کند. با نوشتن معادله تعادل استاتیک برای مقطع خواهیم داشت:

 

 

بدست آوردن فرمول اساس مقطع پلاستیک با کمک مقطع خمشی

 

 

مطابق شکل بالا حالت (ب) با نوشتن معادله تعادل خواهیم داشت:

 

اثبات قرمول اساس مقطع پلاستیک

 

 

بنابراین از تساوی قرار دادن دو مساحت یادشده می‌توان محل تار خنثی را پیدا کرد.

همان‌طور که می‌دانیم نیروهای R1 و R2 به ترتیب در مرکز سطوح A1 و A2 وارد می‌شوند. بن؛ راین از تعادل لنگر در حالت استاتیک مقطع داریم:

 

محاسبه اساس مقطع پلاستیک

 

 

 

 

 

اگر فرمول را بسط دهیم در حالت کلی اساس مقطع پلاستیک برابر با:

 

 

 

 

 

 

محاسبه اساس مقطع پلاستیک به صورت گام به گام

گام اول: مشخص کردن محل تار خنثی پلاستیک

تار خنثی پلاستیک جایی است که مقطع را از نظر مساحت به دو قسمت مساوی تقسیم می کند. بنابرین با دانستن همین ویژگی می توان محل تار خنثی پلاستیک یک مقطع را براحتی مشخص کرد.

به عنوان مثال در مقطع قبلی داریم:

با توجه به اینکه مقطع متقارن می باشد، محل تار خنثی پلاستیک افقی و عمودی آن همان محور تقارن مقطع می باشد.

 

محاسبه اساس مقطع پلاستیک

شکل 10

 

گام دوم: تعیین مقدار اساس مقطع پلاستیک

دومین نکته ای که در مورد اساس مقطع پلاستیک وجود دارد اینست که اساس مقطع پلاستک مقطع را به دو جزء کاملا مجزا تبدیل می کند. بنابرین دقت داشته باشید که در محاسبه اساس مقطع پلاستیک، جان این مقطع را دو قسمت جداگانه در نظر بگیرید:

همانطور که می بینید ، برای آسان تر شدن محاسبات مقطع را به 4 قسمت تقسیم کردیم.

 

محاسبه اساس مقطع پلاستیک

شکل 11

 

 

اساس مقطع پلاستیک

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع:

سبزسازه


طراح حرفه ای سازه

این فضا جهت نصب قطعات آسانسور شامل بافرها (ضربه گیرها) ، لوازم گاورنر سقوط ، محل عبور یوک و سینی کابین و استقرار ضربه گیر کابین خواهد بود

در این محل فضایی خالی ، به ابعاد 60 در 50 در 100 سانتیمتر مکعب وجود خواهد داشت ، که اصطلاحاً فضای جان پناه نامیده میشود.
هنگامی که سرویس کار آسانسور جهت سرویس های دوره ای نگهداری و یا تعمیرات ، به چاله آسانسور مراجعه میکند ، اگر بطور اتفاقی آسانسور حرکت نماید، سرویسکار میتواند از فضای جان پناه برای نجات خود استفاده نماید.

نکته: درمورد ساختمان های قدیمی که فضای لازم را ندارند، جهت پیشگیری بهتر است قبل از ورود سرویسکار به چاله آسانسور، از یک سکوی متحرک (پرتابل) فی استفاده گردد.

مراحل حفر و ایجاد چاه ( چاله ) آسانسور به قرار زیر می باشد:

1: آماده سازی کف چاله آسانسور

جهت نصب آسانسور ارتفاع مورد نیاز از کف چاله تا سطح کف سازی شده اولین توقف آسانسور قبل از بتون ریزی کف چاله حداقل باید 190 cm باشد.
در زمان بتون ریزی کف چاله با عنایت به نقشه سکوهای ضربه گیر زیر کابین و زیر قاب وزنه تعادل 10cm بتون مگر و 30cm آرماتوربندی و بتون ریزی می شود ارتفاع باقیمانده نباید کمتر از 150cm  شود.
جهت اجرای سکوهای ضربه گیر طبق نقشه های اجرای آرماتورهای انتظار جهت سکوهای ضربه گیر در فونداسیون مذکور پیش بینی می شود.

2: طرح اجرایی بتون ریزی کف چاهک

- بتون مگر 10 سانتیمتر
- بتون آرمه کف و آرماتور بندی 30 سانتیمتر 

3: دیوارکشی اطراف چاهک 

الف ) سه طرف چاهک (سمت راست -  روبرو – سمت چپ) می بایستی بوسیله دیوارکشی از کف تمام شده اولین توقف تا اطاقک موتورخانه بر روی پشت بام اجرا گردد. ممکن است دیوارکشی با یکی از روش های زیر برحسب شرایط ساختمان انجام پذیرد:
ورق کشی: که به تناسب فضا از ورق های فی _ یا پانل های گچی استفاده می شود
رابتیس بندی: با استفاده از تورهای فی مخصوص و اندود کاری روی آن
آجر کشی
ب ) انجام اندود دیوار از طرف داخل چاهک بوسیله سیمان – یا خاک و گچ

ضمناً مقدار نیروی وارده به سقف بتونی چاهك آسانسور (نیروی دینامیكی Dynamic ) بشرح زیر می باشد:

  1. آسانسور 4 نفره حدود 3000 كیلوگرم
  2. آسانسور 6 نفره حدود 3200 كیلوگرم
  3. آسانسور 8 نفره حدود 3850 كیلوگرم
  4. آسانسور 15 نفره حدود 6200 كیلوگرم
منبع:
lift sale
 

طراح حرفه ای سازه

همانطور که شما هم می دانید نقشه خوانی ساختمان یکی از مهمترین مراحلی است که باید اطلاعات دقیق و کاملی را نسبت به آن داشته باشیم در واقع قدم اول طراحی سازه، تهیه نقشه ها و مدلسازی می باشد. اما آیا مهندس محاسب می تواند نقشه تهیه شده توسط مهندس معمار را تغییر دهد؟ برای کنترل پلان موقعیت ساختمان مهندس محاسب چه باید بکند؟

در این مقاله جامع به بررسی نقشه خوانی ساختمان به زبان ساده خواهیم پرداخت و کنترل هایی را که مهندس محاسب باید بر روی نقشه ها انجام دهد را بیان خواهیم کرد.

 

انواع فاز های صفر، یک و دو در طراحی سازه

فاز صفر طراحی سازه :

شامل مطالعات معماری می‌باشد. در این فاز شناخت نسبت به اقلیم منطقه، شرایط معماری منطقه، ضوابط و قوانین، چارچوب‌ها و استانداردها و… مدنظر می‌باشد و پروژه از نظر توجیه فنی و اقتصادی و همچنین توجیه اجتماعی معماری مورد بررسی قرار می گیرد. اطلاعات و شناخت موردنظر در فاز صفر معماری در بسیاری از موارد از طریق مذاکرات با کارفرما و آگاه شدن از نیازهای مورد نظرش به دست می‌آید.

فاز یک طراحی سازه :

پس از نهایی شدن طرح در فاز صفر، نقشه‌ های ساختمان را به طور دقیق با مقیاس مناسب ترسیم می‌کنند. این نقشه‌ها ویژگی‌های معماری ساختمان از قبیل نحوه‌ی استقرار، روابط فضاها و مشخصات نماهای ساختمان را نشان می‌دهد و مبنای ارزیابی و تصمیم‌گیری کارفرمایان و استفاده‌کنندگان و سرمایه‌گذاران هستند.

برای تفهیم طرح به دیگران، ترسیم، ارائه دقیق و زیبای طرح و حتی ساخت ماکت، اهمیت به سزایی دارد.

به‌ طور کلی نقشه‌ های فاز یک در ساختمان شامل “نقشه موقعیت ساختمان“، “نقشه پلان طبقات“، “نقشه برش ساختمان” و “نقشه نماهای ساختمان” می‌باشد.

فاز دو طراحی سازه :

برای اجرای هر ساختمان با بهره گرفتن از نقشه‌ های فاز یک، نقشه‌ های اجرایی (فاز دو) آن را تهیه می‌نمایند. این نقشه‌ها شامل مواردی از جمله نوع فونداسیون‌ها، ابعاد ستون‌ها، مسیر لوله‌ها، جنس دیوارها، جنس و جزئیات در و پنجره‌ها، مصالح کف سازی، محل استقرار لامپ‌ها و … می‌باشد.

به‌طورکلی نقشه‌های فاز دو (نقشه های اجرایی) به چهار دسته تقسیم می‌شود:

انواع نقشه در فاز دو طراحی سازه:

نقشه‌های معماری: توسط مهندس معمار طراحی می‌شود که مشخصات کامل مصالح و جزئیات اجرایی قسمت‌های مختلف ساختمان را تعیین می‌کند .

نقشه‌های سازه: که توسط مهندس محاسب طراحی می‌شود و به معرفی مشخصات فونداسیون‌ها، ستون‌ها، تیرها و پوشش سقف‌ها می‌پردازد.

نقشه‌های تأسیسات مکانیکی: که توسط مهندس مکانیک طراحی می‌شود و به معرفی سیستم آب‌رسانی، دفع فاضلاب، نحوه‌ی گرمایش و سرمایش می‌پردازد .

نقشه‌های تأسیسات الکتریکی: که توسط مهندس برق طراحی می‌شود و به معرفی سیستم روشنایی، کلید و پریز و تلفن ساختمان می‌پردازد .

مواردی که باید طراح سازه قبل از شروع طراحی کنترل کند

مهندس طراح سازه، از نقشه‌های فاز یک جهت شروع طراحی استفاده می‌کند. در تهیه ی مجموعه نقشه‌های فاز دو (نقشه های اجرایی) توسط محاسب، لازم است نکاتی در نظر گرفته شود که در ذیل به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

کنترل مهندس محاسب روی نقشه موقعیت ساختمان (سایت پلان):

 

 

نقشه موقعیت ساختمان چیست؟

نقشه موقعیت ساختمان

 

 

علاوه بر بررسی نقشه بهتر است طراح از محل پروژه بازدید کند تا از موارد زیر اطلاع یابد:

  • موقعیت پلاک­ های مجاور، جهت تصمیم­ گیری در انتخاب سیستم سازه ­ای.
    مثلاً در جهتی که فقط پلاک مجاور قرار دارد (x) می ­توان قاب خمشی یا مهاربند برون‌محور و هفتی یا هشتی در جهتی که خیابان قرار دارد (y) سیستم مهاربندی هم‌محور یا دیوار برشی (به جهت عدم وجود بازشو یا ورودی در محل قرار گیری سیستم جانبی) استفاده نمود.
  • ارتفاع سازه‌های پلاک مجاور، جهت تعیین درز انقطاع.
    هیچ گاه “دریفت” طبقات سازه صفر نیست؛ بنابراین جهت عدم برخورد سازه مورد نظر با سازه‌ های مجاور در زله، با توجه به استاندارد 2800، باید درز انقطاع در پلان در نظر گرفته شود. گاهی معمار تمام سطح زمین را در پلان معماری در نظر می­ گیرد اما لازم است میزان محاسبه‌ شده دقیق درز انقطاع با توجه به ارتفاع سازه و زمین یا ساختمان‌های مجاور، از پلان معماری کم شود.
  • ارتفاع سازه و تراز پی سازه‌های مجاور جهت تمهیدات ایمنی مانند سازه نگهبان، دیوار حائل و …
    حتی‌ الامکان تراز طبقات سازه مورد نظر با تراز طبقات سازه‌ های مجاور اختلاف کمی داشته باشد تا در هنگام زله خرابی سازه‌های مجاور را تشدید نکند. (چرا؟)

کنترل مهندس محاسب روی نقشه پلان طبقات:

 

نقشه پلان طبقات

نقشه پلان طبقات

 

طراح سازه باید جهت دستیابی به موارد زیر، پلان طبقات سازه را دقیقاً بررسی کند:

  • تشخیص نوع کاربری بخش‌های مختلف طبقات جهت تعیین نوع بارهای وارده و “بارگذاری سازه”
  • کنترل “ستون گذاری‌” های پیشنهادی مهندس معمار بدین منظور باید فاصله دهانه تیرها بیش از حد، زیاد نباشد؛ مثلاً جهت بیشتر نشدن عمق تیرها از حد ضخامت معمول سقف‌ها (حداکثر 40 سانتی متر) بهتر است فاصله دهانه‌ها در سازه فولادی کمتر از 6 متر و در بتنی بسته به نوع سقف کمتر از 7 متر باشد. در صورت وجود دهانه‌های بلند باید با طراح معماری م شود تا تمهیداتی برای رفع این موضوع در نظر گرفته شود مانند جابجایی یا افزایش ستون‌ها.
    همچنین جهت انتقال بهتر بار راه پله و آسانسور، ستون‌ها در چهارگوشه اتاقک پله بررسی شود تا در صورت امکان وجود داشته باشد.
    محل قرارگیری ستون‌ها از نظر تداخل با فضاهای معماری باید کنترل شود، این کار علاوه بر کنترل “ستون گذاری”در پلان طبقات باید در برش و نمای سازه نیز بررسی شود.
  • محل دقیق بازشوها در پلان مشخص شود؛
    تا در صورت نیاز با توجه به سطح بازشو تیر فرعی برای وجوه آن در نظر گرفته شود. و بحث مهم تر آنکه، عملکرد سقف از نظر ایجاد “دیافراگم صلب” تحت الشعاع قرار نگیرد.
  • نوع و محل “دیوارهای تیفه بندی” در نظر گرفته شود؛
    تا طبق اصول بارگذاری اگر وزن تیغه‌ها از حدی (200 کیلوگرم در مترمربع تیغه) بیشتر بود به‌ صورت مرده و در محل خودش وارد شود.
منبع:
سبزسازه

طراح حرفه ای سازه

نکات محاسباتی در مورد تیرچه های کرومیت (فی)

نشریه شماره ۵۴۳

مشخصات سقف های تیرچه فی ( کرومیت ) بر اساس نشریه شماره ۵۴۳ سازمان برنامه و بودجه معیین می گردد.

نشریه فوق دارای جدول های  آماده برای تعیین مشخصات تیرچه‌ها نمی‌باشد و صرفا آیین نامه محاسباتی است . علاوه بر آن تا کنون هیچگونه آئین نامه یا نشریه رسمی مورد تأیید مراجع ذیصلاح منتشر نشده است. لذا لازمست تیرچه های کرومیت بر اساس بارگذاری و نحوه اجرا محاسبه گردد.

میلگرد افت و حرارت

برای این نوع سقف میلگرد افت و حرارت با قطر ۶ میلیمتر کفایت می‌کند . تعداد این میلگردها در خلاف جهت تیرچه‌ها هر ۲۵ سانتیمتر یک عدد می‌بایستی اجرا گردد. در نشریه ۵۴۳ به وم اجرای میلگردهای افت و حرارت در جهت تیرچه های کرومیت اشاره نشده است.

از دیگر نکات محاسباتی در مورد تیرچه های فی ( کرومیت ) بایستی به تایم بین اشاره کرد. کلیه دهانه‌های سقفهای کرومیت ، اجرای کلاف میانی یا تایم بین ضروری است . در دهانه‌های بالای ۳ متر کلافهای میانی حتماً می‌بایستی با بتن (بوسیله ایجاد فاصله بین بلوکها) اجرا گردند. در دهانه‌های کوچکتر از ۵٫۳۰ متر یک کلاف میانی و در دهانه‌های بین ۵٫۳۰ و ۷٫۸۰ متر دو کلاف میانی و در دهانه‌های بیش از ۷٫۸۰ متر سه کلاف میانی مورد نیاز است. در تمام این حالات حداقل میلگرد طولی کلافهای میانی دو عدد میلگرد نمره ۱۲ می باشد.

میلگرد

در تولید تیرچه کرومیت استفاده از میلگرد نوع ۳ ممنوع بوده و باید از نوع ۱ یا ۲ استفاده گردد.
در نشریه ۵۴۳ به وم اجرای میلگرد تقویت ممان منفی اشاره‌ای نشده است و با توجه به اینکه طرح تیرچه‌ها مفصلی است لذا نیازی به استفاده از آن در سقفهای کرومیت نمی‌باشد.

حداکثر طول تیرچه کرومیت

مطابق مبحث دهم از مقررات ملی ساختمان در ساختمانهای مسی که در آنها خیز مطرح است و تکیه‌گاه تیرهای اسکلت آنها از نوع گیردار باشد ، حداکثر دهانه مجاز برای استفاده از این سقفها ۲۶ برابر ضخامت سقف و برای ساختمانهایی که تکیه گاه تیر های اسکلت انها از نوع ساده باشد ، حداکثر دهانه مجاز برای استفاده از این سقفها ۲۰ برابر ضخامت سقف می‌باشد.

محاسبات فی ( کرومیت ) بسیار مشکل و دارای کنترلهای زیادی می‌باشد و باید برای هر تیرچه بطور جداگانه طراحی گردد. در طراحی این تیرچه‌ها می‌بایستی تمام جزئیات شامل بال فوقانی ، بال تحتانی ، میلگرد زیگزاگ و فاصله بین زیگزاگها و طول تقویت های فوقانی وتحتانی با توجه به آیین نامه فوق دقیقا محاسبه گردد.

 

منبع:

تیرچه ایده ال


طراح حرفه ای سازه

اگر بخواهیم خیلی راحت پاسخ سوال " سختی چیست؟ " را بدهیم می توانیم جمله ی زیر را بیان کنیم: "سختی سازه ای عبارت است از مقاومت سازه در برابر تغییر مکان "

همان طور که می دانید ساختمان های با ارتفاع بالا می بایست از سختی مناسبی برخوردار باشند زیرا در صورت دارا نبودن سختی لازم نیروی باد به راحتی می تواند طبقه های بالایی سازه را هم چون آونگ به حرکت در آورد و در هنگام زله نیز این شرایط بدتر می شود.

حال در این مطلب قصد داریم تا به معرفی روش هایی بپردازیم که می توانند موجب افزایش سختی ساختمان های مرتفع بگردند، این روش ها عبارتند از:

 

1. استفاده از هسته ی مرکزی (central core)

 

با ایجاد یک هسته ی مرکزی می توان سختی یک ساختمان را به اندازه ی قابل توجهی افزایش داد. در بخش هسته ی مرکزی می توان از آسانسور و یا دستگاه پله استفاده نمود. این روش به ساختمان اجازه می دهد تا دارای یک نمای باز باشد. در تصویر زیر می توانید هسته ی مرکزی یک ساختمان با ستون 5 در 5 را مشاهده نمایید.

افزایش سختی سازه(هسته ی مرکزی)

 

2. دیوارهای برشی(shear walls)

 

دیوارهای برشی در دو انتهای مخالف یک ساختمان ساخته می شوند تا سختی ساختمان را در یک جهت خاص افزایش دهند. دیوارهای برشی به طور خاصی در ساختمان های غیر مربعی مورد استفاده قرار می گیرند تا سختی ساختمان را در جهتی که وزش باد غلب است افزایش دهند. بخش های داخلی ساختمان در این حالت خالی از دیوار برشی است. دیوارهای برشی در مورد سختی پیجشی فقط می توانند حداقل هایی را تامین نمایند.

افزایش سختی سازه(دیوار برشی)

 

3. سیستم لوله ای(Tube system)

 

یک سیستم لوله ای وما شامل دو سری از دیوارهای برشی می شود. سیستم لوله ای به ساختمان اجازه می دهد تا سازه در کلیه ی جهات سخت شود. هم چنین سازه در چنین حالتی از مقاومت پیجشی بالایی برخوردار می شود. در این حالت نیز بخش های داخلی ساختمان در این حالت خالی از دیوار برشی است. در سیستم لوله ای می بایست برای ایجاد پنجره سوراخ هایی را در دیوار تعبیه نمود. این بازشدگی ها می بایست به حداقل میزان ممکن برسد.

افزایش سختی سازه(سیستم لوله ای)

 

4. قاب مهاربندی شده(Braced Frame)

قاب مهاربندی شده شامل یک سازه ی ساده می شود که دارای مهاربندی است تا میزان سختی سازه ای آن افزایش پیدا کند. قاب مهاربندی شده دقیقا مشابه مهاربندی از کف می باشد، اما وابسته به سختی ایجاد شده از سیستم کف نیست، بلکه به عضوهای قطری متقاطع وابسته است. این نوع از مهاربندی بسیار سبک تر از مهاربندی از کف است و سختی خوبی را به ساختمان می بخشد.

 

در مقایسه با سیستم مهاربندی از کف، این سیستم اجرای به مراتب راحت تری را دارد. جزئیات مربوط به نمای آن نیز از یک طرف جالب است و از طرف دیگر می تواند گران باشد.

افزایش سختی سازه(قاب مهاربندی شده)

 

5. سیستم لوله ای دوبل(Double Tube System)

سیستم لوله ای دوبل درواقع ترکیبی از روش هسته ی مرکزی و سیستم لوله ای می باشد که در تصویر زیر نشان داده شده است. چنین ترکیبی از دو سیستم ذکر شده موجب می شود تا ساختمان بی نهایت سخت شود. ساختمان در چنین حالتی از مقاومت پیچشی بالایی برخوردار است. 

 

در چنین سیستم ترکیبی، روزنه های مربوط به پنجره ها به خاطر سیستم لوله ای باید به حداقل برسد و هم چنین سیستم هسته ی مرکزی نیز فضای ارزشمند زیادی را از ما می گیرد. این نوع سیستم برای ساختمان های بسیار بلند مورد استفاده قرار می گیرد.

افزایش سختی سازه(سیستم لوله ای دوبل)

 

منبع:

کلید واژه


طراح حرفه ای سازه

 

برای درجه یک شدن همین امروز شروع کنید تا با کمترین اتلاف وقت و سرمایه، بیشترین بازدهی را داشته باشید.

آغاز درست

یکی از سوالاتی که برای اکثر شما پیش می آید این است که مطالعه آزمون محاسبات نظام مهندسی را از چه مباحثی شروع کنیم! چگونه برنامه ریزی داشته باشیم که مطلوب ترین نتیجه را به ما بدهد؟

 

 برای شروع بهتر است، مطالعه خود را از مباحث اصلی و سخت تر شروع کنید تا زمان کافی برای یادگیری آن ها داشته باشید. مباحثی مانند:

  1. مبحث نهم (طراحی سازه های بتنی)
  2. مبحث دهم (طراحی سازه های فولادی)
  3. استاندارد 2800 (زله)
  4. مبحث ششم (بارگذاری سازه ها)

این مباحث به همین ترتیبی که بیان شدند، بیشترین سوالات را به خود اختصاص می دهند و شما با حذف یکی از این دروس مسلما تعداد سوال قابل توجهی را از دست خواهید داد. پس این ریسک بزرگ را مرتکب نشوید و از همین شروع کار این موارد را در برنامه مطالعاتی خود جای دهید.

 

مطالعه عمیق و دقیق

مهم ترین اصل برای مطالعه آزمون محاسبات نظام مهندسی، دقیق خواندن است. شما باید مباحث آیین نامه را خیلی عمیق مطالعه کنید و همه بندها و تبصره های آن را حداقل یکبار بخوانید تا آمادگی لازم جهت مطرح شدن سوالات جدید از یک بند را داشته باشید. در جلسه آزمون نظام مهندسی به علت وقت کمی که دارید باید به محض دیدن سوال، محل بند مربوط به آن در آیین نامه به ذهنتان برسد. خیلی ها بعد از خواندن صورت سوال، بخش زیادی از وقت خود را صرف پیدا کردن بند مربوط به آن در آیین نامه می کنند و همین مسئله باعث هدر رفت فرصت زیادی از آن ها می شود. بنابراین باید سعی کنید تا جایی که می توانید بر تمام بندهای آیین نامه اشراف کامل داشته باشید و آن ها را دقیق،  عمیق و مفهومی مطالعه کنید.

نکته برداری

با توجه به پراکندگی مطالب در آیین نامه شما نیاز به یاد داشت برداری و خلاصه نویسی دارید. در واقع خواندن بدون یادداشت برداری و خط کشیدن زیر نکات مهم یک علت مهم فراموشی است. توجه کنید که شخصی سازی آیین نامه ها یعنی نوشتن یادداشت ها و نکاتی از خودتان بسیار حائز اهمیت است و بدون این کار، کار با آیین نامه ها برای شما راحت نخواهد بود. برای شخصی سازی می توانید کارهای زیر را انجام دهید:

  1. هایلایت کردن جملات مهم و کلیدی در آیین نامه (جاهایی که نیاز به توجه و دقت ویژه دارند را با رنگ متمایزی هایلایت کنید).
  2. خط کشیدن زیر کلماتی که در حین حل سوال حتما باید آن ها را در نظر بگیرید.
  3. نوشتن تفسیر، تحلیل و نکاتی کنار بند مربوطه برای عدم پراکندگی مطالب مورد نیاز برای حل یک سوال.
  4. نوشتن ارجاعات به بندهای دیگری به بند مورد نظر، ربط دارند (بندهای ترکیبی مورد نیاز برای حل برخی سوالات).

میانبر سازی

نحوه کار کردن با آیین نامه بسیار مهم است. شما می توانید برای خود میانبر درست کنید و در پیدا کردن بند آیین نامه مورد نظر سرعت عمل خود را بالا ببرید. یک سری کاغذهای باریک و کوچکی را کنار هر صفحه از آیین نامه بچسبانید که عنوان های هر صفحه از آیین نامه روی آن نوشته شده است.  به عنون مثال در مبحث دهم یک صفحه به موضوع اتصالات جوشی اختصاص داده شده و چند صفحه جلوتر درباره پیچ صحبت شده است. اگر شما از قبل کاغذهایی را در لبه صفحات مورد نظر بچسبانید تنها با دیدن واژه جوش و پیچ روی این کاغذهای راهنما، دسترسی شما راحت تر شده و به سرعت به موضوع مورد نظر دست پیدا می کنید.

توجه شود تا آنجا که امکان دارد نیاز خود را به ورق زدن بین متن آیین نامه کم کنید یعنی اگر پارامتری وجود دارد که نیاز است از دیگر بخش ها فرمول آن را برداشت کنید در همان صفحه یادداشت شود زیرا این کار باعث کاهش استرس و صرفه جویی در زمان و عدم خستگی می شود.

 

فلوچارت سازی

یکی از کارهایی که می تواند سرعت شما را در تست زنی و دستیابی به جواب مسئله افزایش دهد تهیه فلوچارت از روند مسئله هایی است که دارای محاسبه طولانی می باشد تا در جلسه آزمون نظام مهندسی سردرگم نشوید بنابراین سعی کنید صفحات مخصوصی را در بین خلاصه نویسی های خود به تهیه فلوچارت اختصاص دهید.

تمرین تست

یکی از مواردی که بسیار مهم است و اکثر داوطلبان به آن توجهی نمی کنند بحث تست زنی و زمان انجام آن می باشد. شما باید بعد از اینکه تعداد مشخصی از مباحث را مطالعه کردید حتما تست بزنید چون اینکار باعث افزایش تسلط بر مباحث مطالعه می شود و همچنین حل تمرین زیاد به شما فرصت اشتباه کردن می دهد و اشتباه کردن هم به شما درسی تازه می دهد.

 

جمع بندی

یک ماه قبل از آزمون نظام مهندسی دیگر زمانی برای مطالعه یک موضوع جدید نیست بلکه شما باید در این بازه آنچه مطالعه کرده اید مرور کنید و به یک جمع بندی مطلوب و درستی از مباحث برسید. در این دوره تست ها را حل کنید و نکات را مرور کنید. ابتدا نگاهی کلی به فصل ها داشته باشید و سپس تست های آن را با لحاظ زمان حل کنید. پس از حل هر تست مطالب مهم آن را مرور کنید.

 

 

منبع:

مقاله روش صحیح مطاله برای قبولی در آزمون محاسبات


طراح حرفه ای سازه

درای وال چیست؟

درای وال (Dry Wall)، به معنای دیوار خشک است. علت این نام‌گذاری این است که در هنگام نصب و اجرای آن، هیچگونه مصالح ساختمانی (گچ، سیمان و…) استفاده نمی­شود. این دیوارها از یک‌لایه گچ که بین دو لایه کاغذ یا مقوا فشرده شده، تشکیل می‌شوند.

 

پانل دیوار درای وال

 

برای نصب این دیوارها از یک سری ناودانی های عمودی و افقی استفاده می‌شود (شکل 42). ابتدا ناودانی های افقی را در امتداد هم روی کف و سقف (توسط شاقول و یا تراز لیزر) و تفنگ گازی و میخ های فولادی پرچ می‌کنند و بعد ناودانی های عمودی را با فاصله 40  الی 60 سانتی‌متر (با توجه به کاربری دیوار) درون ناودانی های افقی گذاشته و توسط پیچ های سرمته پیچ می­کنند. به دلیل اتصالات مفصلی که این دیوارها دارند در برابر زله آزادی عمل خوبی دارند. از این نوع دیوارها به‌ عنوان جدا کننده های داخلی ساختمان استفاده می‌شود و کاربرد باربری ندارند. این دیوارها به دلیل وزن پایینی که دارند باعث کاهش بارمرده ساختمان ها 35 درصد و کاهش نیروی مؤثر زله می ­شوند. این سیستم به لحاظ ساختار ویژه ای که دارد بسیار سبک بوده و استفاده از آن در ساختمان‌های با ارتفاع زیاد وزن سازه را تا حد زیادی کاهش می دهد.

 

مرحله به مرحله ساخت پانل دیواری درای وال

 

 

ناودانی های پانل دیواری درای وال

 

 

نصب پانل درای وال (مراحل اجرای درای وال)

 

 

منبع:

سبزسازه

 

طراح حرفه ای سازه

در این مقاله قصد داریم به بررسی انواع ستون دوبل بپردازیم و سپس عملکرد این ستون ها را در سازه بررسی می کنیم.

انواع ستون‌ دوبل بر اساس شکل ظاهری


1.نیمرخ نورد شده


 

انواع ستون دوبل

 

2.ستون مرکب از نیمرخ‌های نورد شده

3.ستون ساخته‌شده از ورق

ستون های دوبل ساخته شده از ورق

عملکرد ستون دوبل در قاب خمشی در برابر زله

نکات استفاده از ستون دوبل توصیه می‌شود از مقاطع متشکل از ترکیب پروفیل و ورق تقویتی (مقطع دوبل با تقویت) به دلایل زیر به عنوان ستون‌های قاب خمشی استفاده نشود:

  • کمانش موضعی (عدم عملکرد یکسان دو مقطع به هم چسبیده در مقابل بارها خمشی ناشی از زله)
  • ترد شدن
  • کارگاهی بودن ساخت ستون
  • عدم رعایت کامل ضوابط فشرده لرزه‌ای
  • عدم رعایت فاصله وصله‌ها از یکدیگر
  • عدم جوشکاری مناسب

همچنین اگر ضوابط فشردگی مطرح‌شده در جدول 10-2-2-3 و 10-2-2-4 حاکم نشود و ورق سرتاسری نباشد، بال ستون تحمل نیروی وارده را نداشته و مطابق شکل زیر دچار کمانش موضعی می‌شود. برای بهبود عملکرد ستون دوبل در برابر کمانش دو راهکار مطرح می‌شود: الف) افزایش سطح مقطع ب) افزایش شعاع ژیراسیون.

 

عملکرد ستون دوبل در قاب خمشس

 

  • لازم به ذکر است افزایش سطح مقطع سبب سنگینی سازه نیز می‌شود، لذا افزایش شعاع ژیراسیون راه حل بهتری جهت مقاوم‌سازی در برابر کمانش می‌باشد.
  • به جهت تأمین فشردگی ستون همان‌طور که ضوابط در مبحث 10 مقررات ملی ساختمان بند 10-2-2-2-2 الف ذکر شد، باید جوش‌ها سرتاسری یا غیر منقطع باشد. لذا جوشکاری بیش‌ از اندازه باعث افزایش درصد کربن در ناحیه اتصال، ترد شدگی و کاهش شکل‌پذیری ستون می‌شود.
    از طرفی اگر جوشکاری صورت گرفته کارگاهی باشد به علت خطاهای حین جوشکاری نظیر عدم کفایت بعد جوش، تخلخل، عدم رعایت حداقل و حداکثر فاصله دو ستون و… که هر کدام باعث عملکرد نامطلوب اتصال و عدم تحمل نیروی کششی انتقال‌یافته از تیر به ورق می‌شود.
    بهتر است از مقاطع ساخته‌شده از ورق (قوطی و صلیبی برای ساختمان‌های در دو جهت قاب خمشی، یا H شکل برای ساختمان‌های یک جهت قاب خمشی و یک جهت بادبندی) بهره گرفته شود.
  • در صورت استفاده از مقاطع مرکب ipe برای ستون دوبل شکل و ورق تقویتی روی آن‌ها، باید به این نکته توجه شود که در محل اتصالات گیردار تیر به ستون به علت انتقال نیروی کششی بال تیر به ورق تقویتی ستون، ورق تقویتی تحت تأثیر خمش موضعی قرار می‌گیرد که این تغییر شکل خمشی باعث جاری شدن موضعی ورق و ضعیف شدن اتصال تیر به ستون می‌شود.
    برای جلوگیری از این امر باید ورق تقویتی طبق شکل زیر در بالا و پایین محل اتصال تیر با جوش نفوذی به پروفیل‌ها جوش شود و در پشت آن ورق سخت‌کننده مناسب استفاده شود. بقیه جزئیات لازم برای ورق‌های پیوستگی اتصال گیردار یا ورق‌های تقویتی چشمه اتصال نیز باید مطابق ضوابط شکل‌پذیری مقطع در نظر گرفته شود.

تصاویر واقعی خرابی ستون های دوبل
منبع:
سبزسازه


طراح حرفه ای سازه

آخرین جستجو ها

کولر آبی دانشجو decoryn زیبا مووی | دانلود رایگان فیلم و سریال کلید سازی ذاکری توانایی انجام پروژه برنامه نویسی با متلب MATLAB تو بهترین خرید رو از ما داشته باش پرینتر سه بعدی تبریز تاتو